کارهای زیاد اما بی ثمر تمام زندگی ام فرا گرفته است، یعنی عمری را در راه بی هدفی قرار دادم چقدر کارهای بر زمین مانده که می توانند به انسان انگیزه بدهند اما چرا سستی و تنبلی به جای اراده ، تلاش، کار و کوشش قرار گرفته است. آیا زندگی که دارم با این همه آرزوهای بلند اما بدون اینکه به آنها برسم و در خیال خود این آرزوها را پروراندن میتواند آینده خوبی را برایم به ارمغان بیاورد؟ از طرف دیگر گفته شده لیس للانسان الا ماسعی؛ سعیم در راه بی حاصلی و بی هدفی گذشته است واضح تر می گویم خیلی از کارهای ما انسانها به تفریح و سرگرمی ها و تماشای فیلم و خور وخواب و خشم و... اختصاص داده ایم بدون اینکه اثر چندانی در زندگی داشته باشند. نگاه به ساعت در حالی که ثانیه ها حتی برای یک لحظه توقف ندارند می اندازم می بینم در حال حرکت است اما مقصدش این است که ثانیه تبدیل به دقیقه و دقیقه تبدیل به ساعت و ساعت ها تشکیل روز وشب و در ادامه هفته ها و ماه ها و سالها. نگاهی به خود می کنم سیر تنزلی از جوانی به سمت پیری دارد . مقصودش چیست ؟ مردن . مگر مردن تمام هد ف انسان است؟ بهتر است اسمش را کوچ بگذاریم کوچ از این دنیا به دنیای دیگر. من که دوست ندارم تن به این کوچ دهم اما وقتی به اطراف نگاه می کنم می بینم که این کوچ اجباری است. پس مقصد ما جایی است که به اجبار وارد آن می شویم. پس این همه وقت گذاشتن برای این دنیایی که دوام ندارد به نظر می رسد بازیچه است. هر بازی ای که در نظر بگیرید سرانجامش این است که پس از خسته شدن به خانه بر می گردیم برای استراحت. اما هر چه به دنیا فکر می کنیم می بینیم که خستگی ندارد در حالی که می دانیم ماندنمان در اینجا موقتی است، بالاخره باید رهسپار به خانه شویم خانه ما میخواهی اسمش را قبر یا برزخ ،قیامت یا بهشت و جهنم بگذاری کاری ندارم، در نامگذاری مخیری اما آنچه مهم است این است که ما در این دنیا ماندنی نیستیم پس چرا مثل بچه ها خود را سرگرم دنیا کرده ایم بدون اینکه که توجه ای هم به کوچ داشته باشیم مگر آدمی که خسته شده است حال سفر دارد؟ اگر به دست خودش باشد تن به این سفر نمی دهد. باید این خسته گی را از تن بیرون کرد تا بتوانیم مهیای سفر شویم پس این دنیا را بسپاریم به کسانی که هنوز از خام بودن و بچه بودن بیرون نیامده اند چون انسان عاقل و بالغ کاری که می کند بر اساس مصالح انجام میدهد سوال اساسی این است که کارهای از روی مصلحت ما آیا سرگرمی های افراطی و گذران عمر بدون حاصل است یا چیز دیگر.؟
|