بسمه تعالی
هرکس در دنیا به چیزی فکر میکند و میخواهد کاری کند تا به مقصودش برسد. مقصودی که می تواند سرنوشت ساز باشد سرنوشت را باید رقم زد اما میدانی ما خود به وسیله خودمان سرنوشت خود را رقم می زنیم. اما اوج جهالت ما جایی است که ناخواسته آیندهای برای خود به ارمغان می آوریم که راه بازگشت آن بسی سخت است. آیا حقیقت آینده را درک کردهایم تا اینکه ما بخواهیم برای آینده تصمیم گیری کنیم؟ واقعیت این است که کسی آینده را نمی داند مگر کسی که علم داشته باشد و ما جز خدا و کسانی که خدا این علم را در اختیار آنها گذاشته کس دیگری سراغ نداریم. آیا بهتر نیست کمی درنگ کنیم و واقعا آینده را و آنچه قرار است در آن اتفاق بیفتند از خداوند و اولیائش سوال کنیم مگر نگفتهاند که اهل مشورت باشید چه کسی بهتر از کسی که علم به آینده دارد؟ کمی خدا را در تصمیماتمان دخالت دهیم باور کنید دخالت خدا مانند دخالت آدمهای زمینی نیست و گوش به سخنان دوستانه و دلسوزانه و حکیمانه او و اولیائش کنیم که می گوید: إن الساعة لاتیة ، الرحیل وشیک: وقت کوچ نزدیک است. اما ما چه می دانیم که در این کوچ چه سرنوشتی پیدا می کنیم.
واقعیت این است که ما تنها مدت کوتاهی در این دنیا به سر می بریم بعضی در این مدت کم عظمت پیدا می کنند و بعضی دیگر اصلا در فکر عظمت نیستند چه برسد که عظمت پیدا کنند اینها همه ناشی از مشورت یا عدم مشورت از خداوند است.
|